برای تو می نویسم ، ای زینب ! ای که فریاد با تو آغاز شد و بیداد با تو رسوا ! ای آزاد اسیر !ای قامت سبز اعتراض ! ای نهال بارور ایثار ! ای جاری زلال متانت ! ای آیه صراحت و عفت ! ای آذرخش خشم ! ای مظهر لطافت و رحمت ! چگونه می توانم تو را گفت ، تو را نوشت . قلم در ابهام شناختت مانده است . انسان ، در زیبایی کامل در تو متجلی است .
چه کسی را می توان یافت که در هنگام توهین ، در های و هوی کشنده انبوه مردمان ، در کوچه های تهمت و تحقیر ، در خنده های شوم پلیدان ، آرام و بی هراس این گونه پر صلابت و قاطع ، رگبار تند سخن را بر قلب های سخت خفتگان ، چون آتشی مذاب جاری کند .
کیست که در چنین هنگامه سراسر خون و رنج و درد و تنهایی ، هنوز فریادی برای کشیدن و سخنی برای گفتن و توانی برای ایستادن داشته باشد . خدایا چگونه باور کنم ، چگونه می توانم شانه های ظریفی را در زیر کوهساران سنگین این همه فاجعه ، ایستاده ببینم ؟
زینب (س) آیه های توانایی انسان را نوشت و سرود و قدرت ایمان را سرود و شعر بلند رسالت را نگاشت.
آخرین نظرات